-
در این مطلب میخوانید:
اندیشه. اندیشه کردن از دیرباز یک دغدغهی مهم برای اهل تفکر بوده است. انسان در هر مقطع از زمان (و بیشک منظور مقاطع بعد از به وجود آمدن خط، شکلگیری صنعت چاپ و دیگر ابزارهای لازم برای مطالعه است) یکی از مطمئنترین راهها برای پرورش اندیشه در «کتاب» جسته است. راههای اندیشیدن و گام برداشتن با ریشهای اندیشمندانه در هر کتابی میتواند جاری باشد. راه جاری در کتابهای حوزهی اندیشه، فلسفه، عرفان، جامعهشناسی، روانشناسی فردی و جمعی راهی مستقیم و مستمر است. اما در دل یک شعر بلند یا در یک داستان کوتاه میشود راهی سرسبز برای اندیشیدن دید و لذت ادبیات و اندیشه را در مسیر کتاب، توامان چشید. درادامه، دربارهی برخی ویژگیهای یک کتاب خوب بیشتر خواهیم نوشت. در ضمن شما می توانید به صورت غیر حضوری و به راحتی از خانه اقدام به خرید آنلاین کتاب از سایت بوک لند نمایید.
داشتن یک عنوان جذاب
فکر کنید که وارد یک کتابفروشی شدهاید یا یک سایت خرید کتاب را آوردهاید و بدون یک روند مشخص قصد دارید کتابی بخرید. این شکل از «کتابگردی» برای اهالی کتابخوان یک کهن الگوی دوست داشتنیست. اولین قلاب هر کتاب عنوان کتاب است. کتابها روزها در قفسههای کتابفروشیها مینشینند به امید روزی که قلابشان به چشم مخاطب بیفتد. وارد یک کتابفروشی شدهاید و قصد شما خریدن یک کتاب از یک نویسندهی مشخص، ترجمهی یک اثر پرفروش یا یک کتاب خوب برای نوجوانان نیست. اینجا اسمها هستند که شما را به خریدن تشویق میکنند. «یک روز معمولی». این عنوان انقدر معمولیست که حتما همهی ما یک چنین روزی را تجربه کردهایم و شاید خیلی از ما بتوانیم چنین روزی را به تفضیل بنویسیم. عنوان جذاب کتاب قرار نیست یک کلاهبرداری یا یک دروغ باشد که شما را مجاب کند حتما آن کتاب را بخرید. چون خریدن کتاب پایان راه نیست. شما دیگر به نویسندهای که در همان ابتدای آشنایی یعنی در «عنوان» کتابش به شما دروغ گفته است را اطمینان نمیکنید.
بیشتر بخوانید: 10 رمان برتر ایرانی که باید بخوانید!
«یک روز معمولی در کنار جوخه اعدام». این یک عنوان جذاب است. «کتابگرد» ممکن است از معمایی که در عنوان کتاب آمده است مجذوب شود و کتاب را تورقی کند و حتی، بخرد.
عنوانها قرار نیست یک جملهی بلند باشند تا جذاب بشوند. «داستان پیرمرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد.»
گاهی یک عنوان خیلی کوتاه یا حتی یک عدد میتواند جذابیت شروع مطالعهاش را ایجاد کند. 1984، سالار مگسها یا کوری.
عنوان کتابها گاهی اسم قهرمان کتاب است. و مخاطب در همان ابتدا و قبل از تورق کتاب در مییابد که قرار است سرگذشت کسی یا کسانی را، یا ذکر فتوحات و شکستهای یک قهرمان را مطالعه کند. زوربای یونانی اثر کازانتزاکیس، دن کیشوتِ سروانتس یا خانهی ادریسیها از غزاله علیزاده.
قبلا گفتیم که این مثالها و توضیحات برای یک «کتاب گردی» است، نه وقتی که به دنبال یک عنوان مشخص و معلوم هستید.
شروع قوی و پایانبندی مناسب
بزرگی میگفت کتاب باید در همان پاراگراف اول قلابش به خواننده گیر کند. وگرنه در خیلی از مواقع ممکن است با خواندن چند خط اول یک کتاب آن را به قفسه برگردانیم. اما شروع اصلی بعد از خرید کتاب و آغاز مطالعه است. خواننده در چند صفحهی اول میفهمد که این کتاب را به پایان میرساند یا ممکن است در میان راه خواندنش را رها کند و کتاب برود گوشهی کتابخانه و خاکش را بخورد. یک کتاب خوب برای شروع مطالعه کتابیست که در همان ابتدا خواننده را در جایش بنشاند و به دست مخاطب بچسبد. یک شروع قوی با امتدادی در فراز و فرودی موفق، یک پایانبندی مناسب را میطلبد. حتما «خوش استقبال و بد بدرقه» را شنیدهاید. یک کتاب خوب باید «خوش استقبال، خوش بدرقه و به یاد ماندنی» باشد.
تصویر سازی و جذابیت محتوا
در معرفی کتاب خوب معمولا ذکر میکنند که این کتاب شامل جزییات دقیق و تصویرسازیهای بدیع و بکر و خلاق است. نویسندهی موفق نویسندهایست که خواننده به دنبال دیگر آثارش هم بیاید. کتابی که محتوای آن جذاب و تصویرسازیهایش منحصر و تاثیرگذار باشد، لذت خواندن را نصیب خوانندهاش میکند و خواننده همیشه دنبال لذتِ خواندن است.
یک تصویر غمانگیز یا یک صحنه از دعوایی تلخ و متشنج هم مخاطب خودش را دارد و اگر تصویرسازی درستی داشته باشد و در خدمت جذابتر کردن محتوا باشد حتما خواندنی و اندیشهساز است.
تفاوت یک کتاب خوب با یک کتاب «یکبار مصرف» در محتوای کتاب و قدرت جذبِ کتاب است.
شخصیتهای جالب و فراموشنشدنی
قهرمانها و همراهانشان، شخصیتهای اصلی و فردی یک داستان در تمام مدت خواندن کتاب باید نزدیک به خواننده باشند و مخاطب بعد از تمام شدن کتاب هم حداقل تا چندی بعد آنها را به یاد داشته باشد و یادشان را مزمزه کند. هری پاتر، سانچوپانزای دون کیشوت یا «فرامرز خانِ» درخت انجیر معابد که اثر کمنظیری از احمد محمود است را میتوان نمونههای درخوری برای این حرف در نظر گرفت. اکثر کسانی که در جوانی ناطور دشت اثر سالینجر را خوانده باشند حتی اگر همذاتپنداریهایی با «هولدن کالفیلد» نکرده باشند، بعید میدانم تا سالها این اسم و شخصیت کتاب را فراموش کنند. حتی «گودو» که شخصیتی غایب در اثر ساموئل بکت است آن قدر از او گفته میشود که فراموش شدنی نیست؛ حتی با شنیدن نام گودو خوانندهی اثر میتواند به یاد «دیدی» یا «گوگو(استراگون)» بیافتد.
سرگرمکننده، در عین حال آموزنده
در معرفی کتاب خوب برای مردان یا در معرفی کتاب خوب برای زنان یک اشتراک مهم وجود دارد. «این کتاب حالتو خوب میکنه، تازه یه چیزی هم یاد میگیری» این جمله آغاز معرفی یک کتاب خوب است. کتابها (به جز کتب تخصصی و دانشگاهی) یک راز بزرگ دارند؛ آن هم این که باید سرگرمکننده باشند تا مخاطب از نشستن به پای کتاب خسته نشود. و چه بهترکه هر سرگرمیای یک آموزهای درونش مُستَتِر باشد.
هاکلبری فین اثر مارک تواین یا بعضیها هیچوقت نمیفهمند اثر کورت توخولسکی نمونههای خوبی از این مقال هستند. پس حتما در معرفی انواع کتابهای خوب برای نوجوان هم باید این نکته مهم را در نظر بگیریم. سرگرمی و آموزش، جنسیت و سن ندارد و هر طیفی از مخاطب کتاب از داشتن سرگرمیای میان کلمات، که اندیشه ساز هم باشد قطع به یقین، لذت خواهد بود.
تاثیرگذار بودن
همهی آنچه تا اینجا گفته شد اگردر حد مناسبی باشند، مخاطب در معرضِ یک اثر تاثیرگذار قرار گرفته است. اما بیایید این عنوان را به صورت مجرد هم بررسی کنیم. کتابی به دست شما رسیده است (از هر راهی. خرید تصادفی، هدیهای از یک دوست، پیشنهاد کتابفروش معتمدتان یا با خواندن یک معرفی از کتاب در اینترنت) که خواندنش را شروع کردهاید و نکتهای نهفت را برایتان آشکار کرده. اتفاقهای داستان یا حرفهای شخصیتها یا واگویههای ذهنی راوی این قدر مطابقت ظریفی با دغدغههای شما در آن برهه از زمان دارد و نوری راهگشا بر جهان خارج از داستان و کتاب بر مسیر شما میاندازد. پس خواننده با الگویی که نویسنده برای داستان خودش بریده است رفتاری میکند که میشود در آینده تاثیرش را در زندگی و جهان واقعیاش دید. حوادث تاریخی یا روایت رابطههای میان انسانها در جهان کتاب میتواند در جهانِ واقع تاثیرگذار باشد و این تاثیر (چه کوتاه مدت و چه عُمری) کیمیاییست که کتاب برای مخاطبیناش میکند.
بیشتر بخوانید: معرفی بهترین آثار کتاب رنگ آمیزی بزرگسالان
در پایان
اندیشه. همهی حرفهای این نوشته میخواست شما را آگاه به اندیشیدن کند و مطئنم که کتابهایی را که مثالِ متن آوردهام پیشنهادیست برای کتابِ خوب خواندن. کتاب خوب ایرانی کم نیست و در این سالها عناوینی در بازار کتاب به چشم میخورد که فارغ از تیراژ محدود و معرفی غیر حرفهای و پخش نامناسب، ویژگیهای یک کتاب خوب را دارا هستند و حتی ویژگیهای ننوشتهی دیگری هم دارند.
و حتما، خواندنیها کم نیست.
نظرات کاربران