پیرمرد و دریا
دیگر ناشران کتاب «پیرمرد و دریا»
پهنای پرخروش اقیانوس اطلس، وعده‌گاه درونیات پیرمردی خسته و منزوی‌ست که به نبرد علیه درماندگی‌هایش برخواسته است. او شکاری غول‌آسا در دریایی طوفانی را در پیش دارد که لحظات پرخطری را از سر می‌گذارند تا به هدفش برسد. این رمان شاخص که برندهی جایزه پولیترز و بانکارلا نیز شده است، زندگی ادبی همینگوی را تغییر داد و او را به شهرت جهانی رسانید. پیرمرد و دریا با روایت نمادینی که دارد، برای مفهوم شجاعت و تا پای جان برای رسیدن به هدف ایستادگی کردن را به نمایش گذاشته است که برای اقتباس در سینما در سال 1958 نیز توسط جان استرجز مورد توجه قرار گرفت.
درباره ترجمه کتاب پیرمرد و دریا
- پیرمرد و دریا نوشته ارنست همینگوی به بیش از هفتاد زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
- پیرمرد و دریا در ایران نیز بارها توسط مترجمان مختلف به زبان فارسی برگردانده شده است. نجف دریا بندری در نشر خوارزمی، احمد کسایی پور در نشر هرمس، محمدتقی فرامرزی در نشر نگاه، نازی عظیما در نشر افق، آرا جواهری در نشر پارمیس، داریوش شاهین در نشر ابر سفید، مهدی افشار در نشر مجید، ندا صادقی در نشر یوپا، منا زنگنه در نشر آوای چکامه، علی اکبر عبدالهی در نشر دبیر و مترجمان دیگر کتاب پیرمرد و دریا را به زبان فارسی ترجمه کرده‌اند.
امتیاز پیرمرد و دریا در گودریدز
- تعداد نظرات: 37,012
- تعداد امتیازدهی: 1,093,913
- میانگین امتیاز (از 5): 3.80
نقل قول های کوتاه و جذاب از کتاب پیرمرد و دریا
- تو خیلی چیز‌ها باید با خود می‌آوردی که نیاوردی. حالا دیگر وقتش نیست که به چیزهایی که نداری فکر کنی پیرمرد. فکر کن با چیزهایی که داری چه می‌توانی بکنی.
- هر صبح یک روز جدید در انتظار ماست. انسان‌ها می‌گویند که اگر خوش‌شانس باشی بهتر است؛ اما من ترجیح می‌دهم که هوشیار باشم. چرا که وقتی شانس به سراغم بیاید از دستش نخواهم داد.
- «ولی آدم را برای شکست نساخته‌اند. آدم ممکنه از بین بره، ولی شکست نمی‌خوره.»
- می‌دانست که فروتنی ننگی نیست و از همت بلند مرد نمی‌کاهد.
- فکر کرد خوب‌تر از آن بود که ماندنی باشد.
- ناامید بودن احمقانه ست. از اون گذشته، به باور من گناهه.
- چرا پیرمردا این‌قدر زود بیدار میشن؟ برای اینکه روزشون بیشتر طول بکشه؟
- همه چیز پیرامون پیرمرد کهنه بود، به جز چشم‌هایش که به رنگ دریا بود و پر امید می‌نمود و شکست‌ناپذیر.
- از خود پرسید: «چی بود که تو رو شکست داد؟» و با صدای بلند گفت: «هیچ چی. من زیادی دور شدم»
- فهمید حرف زدن با یک نفر به جای حرف زدن با دریا یا با خودش چقدر خوش‌تر است.
- دوست دارم یه کم شانس بخرم. البته اگه جایی باشه که اونو بفروشن.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب پیرمرد و دریا چیست؟
وقتی رمانی تا این حد شناخته شده و مطرح است، مخاطبان جدید بسیاری را نیز به خود جلب می‌کند تا علاوه‌بر مطالعه، دلیل محبوبیت اثر را ببینند و بخوانند. در همین رابطه یکی از خوانندگان «پیرمرد و دریا» نوشته است:
داستان به اندازه کافی جذاب است. آنقدر داستان نمادین است و کنایه‌پردازی دارد که به نظرم هرکس به تناسب شخصیت خودش میتواند از آن برداشت مفیدی داشته باشد. پیشنهاد می‌کنم حتما این کتاب کوتاه و جذاب را بخوانید.
پرداختن به حقایق رنج‌آور زندگی، فراز و فرودها، تسلیم شدن و از دست دادن... همگی مفاهیمی کلی هستند که همینگوی در قالبی انسانی و معاصر با جزئیات تکان‌دهنده، بدان‌ها پرداخته و این رمان را خلق کرده است، چنان‌که یکی دیگر از خوانندگان این کتاب نوشته است:
اولش که خواندنش را شروع کردم با خودم گفتم این هم یک رمان روانشناسی دیگر است که نویسنده چشمانش را روی حقیقت‌ها می‌بندد و فقط به خواننده می‌گوید که تلاش کن و موفقیت از آن توست. ولی اینطور نبود و همینگوی نشان داد خوب با واقعیت‌ها آشناست و یک داستان نیمه‌بلند جذاب به خواننده‌هایش اهدا کرده. به نظر من ارزش خرید و خواندن داشت.
شخصیت نمادین پیرمرد این داستان که سانتیاگو نام دارد، از منظر روانشناسانه نیز مهم و قابل بررسی است، یکی از مخاطبان دیگر این اثر درباره‌اش نوشته است:
با آفرینش سانتیاگو، قهرمان پیرمرد و دریا، همینگوی به مرتبه تازه‌ای از آگاهی می‌رسد. پیش از این او از ضعف و زخم‌پذیری آدم‌های سرسخت سخن می‌گفت، اکنون از سرسختی یک پیرمرد ضعیف سخن می‌گوید؛ پیش از این قهرمان او روشنفکر حساسی بود که از جنگ می‌گریخت، اکنون قهرمانش ماهیگیر ساده‌ای است که هر روز به جنگ طبیعت می‌رود؛ پیش از این قهرمان او می‌کوشید «فکرش را نکند» و احساسات خود را بروز ندهد، اکنون سانتیاگو مدام فکر می‌کند و حتی با دریا و پرنده و ماهی حرف می‌زند.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
شخصیت خلق‌شده‌ی این رمان زمان زیادی را در تنهایی و مشقت زیر آفتاب در پهنای اقیانوس می‌گذراند، در بخشی از متن می‌خوانیم:
پیرمرد لاغر و خشکیده بود و پشت گردنش شیارهای ژرف داشت. لکه‌های قهوه‌ای‌رنگ سرطان خوش‌خیم پوست که از بازتاب آفتاب بر دریای گرمسیر پدید می‌آید روی گونه‌هایش بود. لکه‌ها هر دو سوی چهره‌اش را تا پایین پوشانده‌بود و از کشیدن ریسمان ماهی‌های سنگین بر کف دست‌هایش خط‌های ژرف افتاده‌بود. اما هیچ‌کدام از این خط‌ها تازه نبود. مانند شیارهای بیابان بی‌ماهی کهن بود.
توصیفات دقیق جزئیات زندگی در قایق، هیجان‌انگیز و با ویژگی‌های درخشان بصری وصف شده است:
«ریسمان آهسته و پیوسته بالا آمد و آنگاه سطح دریای جلو قایق ورم کرد و ماهی پدیدار شد. ماهی مدت درازی بیرون می‌آمد و آب از پهلوهایش فرومی‌ریخت. رنگش در آفتاب روشن بود و کله و گرده‌اش ارغوانی سیر بود و نوارهای پشتش در آفتاب پهن می‌نمود و به‌رنگ بنفش روشن.» روحیه‌ی جنگجو و شکست‌ناپذیر شخصیت میتواند تجلی زیست خود نویسنده نیز باشد که همین اثرش را نزدیک به دویست بار بازنویسی کرده است، چنان که در بخش‌هایی از کتاب می‌خوانیم: «آدم را برای شکست نساخته‌اند. آدم ممکنه از بین بره، ولی شکست نمی‌خوره» و «با خود گفت نومیدی احمقانه است. از این گذشته، به عقیده من گناه هم هست. فکر گناه را نکن. حالا بدون گناه هم به‌اندازه کافی دردسر داری.»
درباره نویسنده کتاب پیرمرد و دریا
منتقدان بسیاری همینگوی را پدر ادبیات مدرن لقب داده‌اند. این نویسنده‌ی بزرگ در تمام طول عمرش تجارب زیسته‌ی بسیاری کسب کرد، در جنگ جهانی اول به سختی مجروح شد و بعدها نیز به شکار در حیات‌وحش و زیستن در طبیعت پرداخت. این نویسنده که می‌توان به دیگر آثار خواندنی‌اش چون «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند»، «برفهای کلیمانجارو» و «وداع با اسلحه» اشاره کرد، عمر خود را با تصمیم شخصی و شلیک گلوله به خویش به اتمام رساند.
نظر نویسنده درباره کتاب پیرمرد و دریا
پیرمرد و دریا می‌توانست بیش از هزار صفحه طول داشته باشد و همه شخصیت‌های روستا را در خود جای دهد و تمام فرآیندهای اینکه چگونه آن‌ها زندگی می‌کردند، متولد می‌شدند، تحصیل می‌کردند، صاحب فرزند می‌شدند و غیره را در خود جای دهد. این کار توسط نویسندگان دیگر به‌خوبی انجام شده است. در نوشتن، آنچه قبلاً به‌طور رضایت بخشی انجام شده، شما را محدود می‌کند.
بنابراین من سعی کردم کار دیگری انجام بدهم. اول اینکه سعی کرده‌ام هر چیزی را که برای انتقال تجربه به خواننده غیرضروری است حذف کنم تا بعد از اینکه چیزی را خواند، به بخشی از تجربه او تبدیل شود و به نظرش برسد واقعاً برای او اتفاق افتاده است. انجام این کار بسیار سخت است و من خیلی سخت روی آن کار کرده‌ام.
این بار شانسی باورنکردنی آوردم و توانستم تجربه‌ام را به‌طور کامل منتقل کنم و آن را به چیزی تبدیل کنم که هیچ‌کس دیگری پیش از من نتوانسته بود. شانس من این بود که یک مرد خوب و یک پسر خوب داشتم و اخیراً نویسنده‌ها فراموش کرده‌اند که هنوز هم چنین چیزهایی وجود دارد و اینکه اقیانوس ارزش نوشتن را دارد، درست مثل انسان. خوش‌شانسی من این بود.
نکات جالب درباره کتاب پیرمرد و دریا
در اینجا برخی از نکات جالب در مورد این کتاب آورده شده است:
- داستان کتاب حداقل ۱۶ سال در ذهن همینگوی بود اما آن را در عرض دو ماه نوشت.
- ارنست همینگوی نیز مانند سانتیاگو ، شخصیت اصلی کتاب، ماهیگیری حرفه‌ای و با تجربه بود.
- همینگوی بیش از 30 سال در کوبا زندگی کرد و داستان در آب‌های سواحل کوبا می‌گذرد.
اگر به رمانی کوتاه درباره امید و مبارزه علاقه دارید، پیرمرد و دریا یک گزینه عالی برای خواندن است.
اقتباس ها از کتاب پیرمرد و دریا
در سال 1958، پیرمرد و دریا در فیلمی به کارگردانی جان استرجس و بازی اسپنسر تریسی اقتباس شد. این فیلم نقدهای مثبتی دریافت کرد. بازی تریسی بسیار مورد تحسین قرار گرفت و نامزدی جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد.
انیمیشن استاپ موشن پیرمرد و دریا اقتباس حائز اهمیت دیگری از کتاب است که توسط انیماتور روسی الکساندر پتروف ساخته شد. این انیمیشن در سال 2000 موفق به دریافت جایزه اسکار گردید.
افتخارات و جوایز کتاب پیرمرد و دریا
- لیست پرفروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز به مدت بیست‌وشش هفته در سال ۱۹۵۳
- جایزه پولیتزر برای ادبیات داستانی 195۳
- فینالیست جایزه ملی کتاب داستانی ایالات متحده آمریکا در سال 1953
- تنها اثری که در زمان اعطای جایزه نوبل ادبیات به همینگوی در سال ۱۹۵۴ از آن نام برده شد.
نقد رسانه ها، افراد مشهور و منتقدین درباره پیرمرد و دریا
پس از انتشار، «پیرمرد و دریا» با تحسین گسترده منتقدان و خوانندگان مواجه شد. این امر شهرت همینگوی را به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم مستحکم کرد و میراث ادبی او را بیشتر تثبیت کرد. در زیر نقدهایی کلی از رسانه‌ها و نظرات افراد مشهور درباره این کتاب آورده شده است:
- «داستانی زیبا، غرق در نمک دریایی و عرق، طعمه و آبجو در ساحل هاوانا. این داستان حقیقت اساسی انسانی را بیان می‌کند: در دنیای بی‌ثبات، از اولین نفس تا آخرین آرزو، از طریق پیروزی‌ها و شکست‌های کوچک و بزرگ، آنچه در نهایت ما را حفظ می‌کند، امید است.»— روزنامه گاردین
- «شاهکار او... اثری عالی.»— ماریو بارگاس یوسا
- «یک بار دیگر استاد تکنیک در اوج آمادگی خود است و به طرز فوق‌العاده‌ای کاری را انجام می‌دهد که بهتر از هر کس دیگری میتواند انجام دهد.» — مجله نیویورک‌تایمز
- «پیرمرد تجسم جاه‌طلبی و شجاعتی است که برای زندگی لازم است و نیاز به اینکه بارها و بارها خود را در پیش چشمان خود نجات دهید. وقتی پس از زجرهای بی‌پایان بالاخره جایزه را صید می‌کنید، دستاورد یک عمر، بزرگترین ماهی که در آنجا وجود دارد، همه چیز از هم فرومی‌پاشد. این داستان در مورد این حقیقت است که زندگی به پایان می‌رسد، حقیقتی که نادیده گرفتن آن دشوار است، اما ما روزهای خود را صرف نادیده گرفتن آن می‌کنیم. تنها چیزی که داریم لحظه است، همین لحظه حال»— آبراهام ورگزه
- «این اثر در میان آثار همینگوی بی‌رقیب است. هر کلمه حرفی برای گفتن دارد و هیچ کلمه اضافه‌ای وجود ندارد.» — آنتونی برگس
- «نمونه‌ای بسیار عالی از هنر روایی... نوشتاری محکم و درعین‌حال انعطاف‌پذیر و ماهرانه»—گاردین
خرید کتاب پیرمرد و دریا
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید می‌کنید می‌توانید کتاب پیرمرد و دریا را با 25 درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوه خرید آنلاین کتاب می‌توانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
اگر به ادبیات داستانی علاقه‌مندید، به صفحه خرید رمان هم سری بزنید.
سایر آثار ارنست همینگوی
کتاب‌های پیشنهادی
خریداران این کتاب، کتاب‌های زیر را هم خریده‌اند
