«ارلاندو» رمانی نوشته ویرجینیا وولف است که برای اولین بار در سال 1928 منتشر شد. رمان «ارلاندو» یک زندگینامه طنز و خارقالعاده است که ماجراهای قهرمان اصلی آن، ارلاندو، را در طی چندین قرن دنبال میکند.
داستان در دوران الیزابت آغاز میشود، جایی که ارلاندو بهعنوان یک نجیب زاده جوان در دربار ملکه الیزابت اول حضور دارد. با این حال، ارلاندو دچار یک دگرگونی اسرارآمیز و جادویی میشود و قرنها زندگی میکند و تغییرات تاریخی و اجتماعی مختلفی را تجربه میکند. در طول رمان، ارلاندو جنسیت خود را از مرد به زن تغییر میدهد و لایهای از پیچیدگی را به کاوش هویت، زمان و انتظارات اجتماعی اضافه میکند.
این روایت عناصر فانتزی، طنز و تفسیر اجتماعی را با هم ترکیب میکند و مفاهیم سنتی جنسیت و تداوم تاریخی را با بازیگوشی به چالش میکشد. وولف از سفر ارلاندو برای بررسی سیال بودن هویت، محدودیت های نقشهای جنسیتی و تکامل جامعه در طول زمان استفاده میکند.
«ارلاندو» به دلیل رویکرد نوآورانهاش به روایت و کاوش در مضامینی جلوتر از زمان خود، اثری شاخص به حساب میآید. همه این دلایل باعث شده است که این کتاب را منتقدان تحسین کنند.
خوانندهای با نقل و قول از کتاب، نوشته است:
«برای من کتاب ارلاندو، رویایی است که در ادبیات به حقیقت پیوسته است. اینکه بتوانم در زمان و مکان حرکت کنم و با خلق و خوی خود، جنسیت خود را تغییر دهم، ایدهای عمیقا رضایتبخش است. همه اینها ماجراها، برای رها کردن زندگی خود و قدم گذاشتن در بدن و روح افراد دیگر، مرا به ادامه دادن حکم میکرد. بهشدت این کتاب را دوست داشتم و حتما آن را به دیگران نیز توصیه میکنم.»
خواننده دیگری با توضیحات قانعکننده خود درباره قصه اصلی داستان نوشته است:
«ارلاندو زندگینامهای است که در مورد یک شخصیت ساختگی به نام ارلاندو نوشته شده است. این شخصیت از دوست و معشوق واقعی ویرجینیا الهام گرفته شده است. داستان بیش از 400 سال را در بر میگیرد که در آن زندگی اورلاندو از یک مرد به زن دیگر، از قرنی به قرن دیگر تغییر میکند.
تفاوت جنسیتی محور اصلی داستان است. ویرجینیا از طریق تبدیل ارلاندو از مرد به زن، تفاوت جنسیتی یا از نظر او «بیطرفی جنسیتی» را آشکار میکند. ویرجینیا به بیطرفی جنسیتی اعتقاد داشت و تأیید میکرد که در هر انسانی صرفنظر از جنسیت، جنبههای مرد و زن وجود دارد و درجههای متفاوتی دارند. هنگامی که ارلاندو بهعنوان یک زن از خواب بیدار میشود، هیچ تفاوتی یا هیچ ناهنجاری احساس نمیکند. اما وقتی بالاخره باید بهعنوان یک زن با جامعه روبهرو شود، ارلاندو میفهمد که حداقل در ظاهر تفاوتی در خود وجود دارد. بنابراین نویسنده به این نکته اشاره میکند که باطن زن و مرد کم و بیش شبیه هم هستند و این قواعد رفتاری جامعه است که آنها را متفاوت میکند و آنها را در جنسیتهای مختلف دستهبندی میکند.»
کتاب اینگونه شروع میشود:
«او ــ و باید با اطمینان تصریح کنیم که اشارهٔ ما به یک مرد است، گو اینکه لباس پوشیدنش به شیوهٔ مرسوم روزگار ممکن بود ما را هم در تشخیص جنسیتش به اشتباه اندازد ـــ در کنار جمجمهٔ یک زنگی که از لایهٔ شیروانی آویزان بود و به آرامی تاب میخورد، ایستاده بود و حرکاتی حاکی از مثله کردن اعضای صورت انسانی را نمایش میداد. رنگ جمجمهٔ آویخته از لاپهٔ اتاق زیرشیروانی به مثابه رنگ توپ فوتبالی کهنه بود و خود جمجمه ـــ اگر میشد گونههای گود افتاده و آن دو تا تار موی زبر همچون الیاف نارگیلش را نادیده گرفت ـــ چندان تفاوتی با یک توپ فوتبال نداشت. جمجمه یادگار سری بود که پدر «ارلاندو» یا شاید پدربزرگ «ارلاندو» از گردن یک افریقایی بدوی قوی هیکل جدا کرده بود که در صحراهای وحشی و بیآب و علف افریقا شب هنگام در روشنایی ماه غافلگیر شده به دام افتاده بود؛ و اکنون آویزان از سقف بهآرامی در هوا تاب میخورد؛ ابدی گونه در نسیمی به هر سو نوسان میکرد که هیچگاه از وزش در اتاقهای زیرشیروانی خانهٔ بزرگ اربابی که روزی صاحب جمجمه را به قتل رسانده بود باز نمیایستاد.
نیاکان «ارلاندو» در دشتهای پوشیده از گلهای نرگس، در صحراهای لخت و عور و سنگلاخ، در کشتزارهایی که از رودخانههای غریب با سرمنشأهای ناپیدا آب میخوردند اسب تاخته، سرهای بسیاری از رنگهای گوناگون از تن جدا کرده برای آویختن از لاپهها به خانه آورده بودند. و او، «ارلاندو» نیز عهد کرده بود به نوبهٔ خود چنین کند. امّا از آنجا که فقط شانزده سال داشت و هنوز جوانتر از آن بود که با آنها در افریقا یا فرانسه اسب بتازد، غالباً خود را از جلو دید مادرش و از نگاههای کنجکاو طاووسهای او در باغ بزرگ خانه گم میکرد و به اتاق زیرشیروانی میرفت و در آنجا شمشیر بهدست شوالیهوار به اینسو و آنسو حمله میبرد و با ضربههای شمشیر هوا را میشکافت و در عالم خیال سرها از بدن جدا میکرد و بر زمین میافکند. گاه رشتهای را که جمجمه بدان بسته شده بود با یک ضربت قطع میکرد و جمجمه به زمین میافتاد و او ناگزیر دوباره آن را از زمین برمیگرفت و به نخ میکرد و با چنان فتوت و فروتنی غیرقابل تصوری از لاپه میآویخت که دشمنش، همان جمجمهٔ تهی و ناچیز، در برابر این تواضع و افتادگی او با لبهای چروکیده و سیاه خود فاتحانه لبخند پیروزی بر لب میراند.»
در فصل پنجم کتاب نیز آمده است:
«ابر عظیمی که در نخستین روز از قرن نوزده نه فقط از آسمان لندن بلکه از آسمان تمامی جزایر برتانی آویخت به ماندن در آسمان ادامه داد ـــ و هم نداد، چرا که بیوقفه زیر ضربات سخت توفانها و تندبادهای شدید بود ــــ آنقدر که توانست اثرات فوقالعادهای روی کسانی بگذارد که زیر سایهاش میزیستند. بهنظر میرسید که تغییری در اقلیم انگلستان روی داده است. باران به وفور میبارید، اما فقط بهصورت رگبارهای نامنظم، رگبارهایی که هنوز شروع به ریزش نکرده بند میآمدند، و تا بند میآمدند دوباره ریزش را از سر میگرفتند. البته خورشید همچنان نورافشانی میکرد اما چنان از همهسو توسط ابر احاطه شده و هوا چنان از رطوبت اشباع گردیده بود که شعاعهای آفتاب رنگ و اثری نداشتند؛ بهطوری که رنگهای ارغوانی، نارنجی و قرمز، جای مناظر و چشماندازهای روشن قرن هجده را گرفته بود. زیر گنبد شرحهشرحه و عبوس آسمان، سبزی برگ کلم کمرنگتر و سفیدی برف، تیره و گلآلود بود. اما از همهٔ اینها بدتر، نمساری بود که در حال راه گشودن و نفوذ به درون هر خانهای بود. رطوبت، که موذیترین و مخربترین دشمنان است ـــ زیرا درحالیکه با کشیدن پرده میتوان از نفوذ آفتاب به داخل ممانعت به عمل آورد و با افروختن آتشی گرم یخبندان را از میدان به در کرد...»
ویرجینیا وولف (۱۹۴۱-۱۸۸۲) نویسنده برجسته انگلیسی و یکی از برجستهترین شخصیتهای ادبی قرن بیستم بود. او یکی از اعضای کلیدی گروه بلومزبری، انجمنی تأثیرگذار از نویسندگان، روشنفکران و هنرمندانی بود که در زندگی فرهنگی و فکری آن زمان نقش اساسی داشتند.
وولف به سبب تکنیکهای روایی بدیع و کاوش در زندگی درونی و آگاهی شخصیتهایش، مشهور است. از معروفترین آثار او میتوان به رمانهایی مانند «خانم دَلُوِی»، «بهسوی فانوس دریایی» و «موجها» اشاره کرد. این رمانها اغلب از روش سیلان ذهن استفاده میکردند، سبکی روایی که تلاش میکند جریان مداوم افکار و احساسات یک شخصیت را به تصویر بکشد.
ویرجینیا وولف همچنین به دلایل مقالات انتقادی خود از جمله «اتاقی از آن خود» بیشتر مشهور شد که در آن اهمیت استقلال اقتصادی و فضا برای نویسندگان زن را بحث میکند. نوشتههای او به مسائل اجتماعی، پیچیدگیهای روابط انسانی و تأثیر زمان بر افراد و جامعه میپردازد.
وولف در طول زندگی خود با مشکلات روانی دست و پنجه نرم کرد و در نهایت در سال 1941 درگذشت.
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب ارلاندو را با 25درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوۀ خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
اگر به ادبیات داستانی علاقهمندید، به صفحه خرید رمان هم سری بزنید.