جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

سندروم آهن ربای انسانی

قیمت:
41,000 تومان
مشخصات کتاب سندروم آهن ربای انسانی
کشور مبدا
تعداد صفحات
244 صفحه
شابک
9786226220408
سال خلق اثر
2013
سال انتشار
2013
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
1
این کتاب در یک نگاه

کتاب «سندروم آهن‌ربای انسانی (The Human Magnet Syndrome)» اثری از راس روزنبرگ است. این کتاب که در موضوع روان‌شناسی اجتماعی نگاشته شده، در پی تبیین این نکته است که چرا ما به سمت شرکای عاطفی نامناسب کشانده می‌شویم. افراد هم‌وابسته و خودشیفته همچون دو تکه آهن‌ربا با قطب‌های مخالف هستند که نویسنده به همین مناسبت عنوان این اثر را «سندروم آهن‌ربای انسانی» نام نهاده است. این کتاب که در پانزده فصل و یک نتیجه‌گیری جمع آمده، توسط زهرا باختری به فارسی ترجمه شده و انتشارات چترنگ آن را منتشر کرده است.ه است.


بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب سندروم آهن ربای انسانی

کتاب «سندروم آهن‌ربای انسانی» در آغاز از شروع روابطمان می‌گوید. به لحظاتی می‌پردازد که قلبمان از شور و هیجان لبریز است و حس می‌کنیم که سرانجام نیمه‌ی گم‌شده‌مان را یافته‌ایم و اعمالمان بر اساس احساساتمان است. شاید در آن لحظاتِ به‌خصوص احساس شادکامی کنیم؛ اما پس از چندی درمی‌یابیم که شیفته‌ی انسانی شده‌ایم بسیار مغرور و خودشیفته که با تصور نخستین‌مان هم فرسنگ‌ها فاصله دارد.

 نویسنده علت این واقعه را کشش آهن‌ربایی می‌نامد. او معتقد است که بایستی مشکل را در سال‌های بسیار دور جستجو کرد. آنچه در کودکی، وقتی هنوز کوچک و ناتوان بودیم، در رابطه با والدین‌مان تجربه کردیم، سال‌ها بعد بر روابط ما در دوران بزرگسالی تاثیر می‌گذارد. در واقع، محروم بودن کودک از عشق بی‌قید و شرط والدین، موجب ضعف سلامتی روان او در بزرگسالی و شکل‌گیری شخصیت هم‌وابسته و خودشیفته در او می‌شود. افراد هم‌وابسته و خودشیفته در بزرگسالی مثل قطب‌های مختلف آهن‌ربا جذب یکدیگر می‌شوند. آن‌ها ممکن است در یک نگاه عاشق همدیگر شوند؛ اما مدتی بعد، فرد هم‌وابسته از سلطه‌گری‌ها و خودخواهی‌های شریک عاطفی‌اش به تنگ می‌آید، از او جدا می‌شود و دل به خودشیفته‌ای دیگر می‌سپارد.

 این کتاب در تلاش است از پدیده‌ای که ما را به‌سمت شرکای عاطفی نامناسب می‌کشاند، سردربیاورد و هم‌وابستگی و خودشیفتگی ما را ریشه‌یابی کند.

نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب سندروم آهن‌ربای انسانی چیست؟

دوایت، کاربری در شبکه‌های اجتماعی، در خصوص این کتاب نوشته: «مدت درازی بود که از رابطه‌ای سمی جدا شده بودم و هرگز نتوانستم به زندگی روزمره‌ام بازگردم. یکی از دوستانم که از حال و روزم مطلع بود، این کتاب را به من هدیه داد و از من قول گرفت تا این کتاب را نخواندم به کاری دیگر نپردازم. در مدت کوتاهی به اتمام رسید و در آخر متوجه بسیاری از وقایع گذشته شدم که تا به آن لحظه از آن‌ها سر در نمی‌آوردم و برایم یک علامت سوال بزرگ بودند. حقیقتاً این کتاب کمک بزرگی به من در شناخت خودم کرد.»

تینا هم گفته: «نمی‌دانم نویسنده‌ی کتاب، آقای روزنبرگ، در این لحظه کجاست، اما می‌خواهم در همین‌جا به او بگویم که تو زندگی من را نجات دادی. همیشه وقتی از علت وقایع پیش از وقوعشان مطلع گردی بهتر از آن است که در مُرداب حوادث بیفتی و دائم دست و پا بزنی تا نفست بند بیاید. همچون دیگر دوستان، من هم اتفاقی با این کتاب در زمانی که حال روحی مساعدی نداشتم آشنا شدم و اول با خودم فکر می‌کردم که این کتاب هم مثل باقی کتاب‌هاست که می‌خواهد فقط حالت را خوب کند؛ اما بعدها فهمیدم که فرق میان قصه و داستان با حکمت چیست و من به‌راستی حکمت را از میان این کتاب نوشیدم.»

محمدجواد هم بعد از خواندن این کتاب گفته: «بسیار عالی بود و به‌خوبی ترجمه شده است. از مترجم محترم نهایت تشکر را دارم و همچنین از ناشر خوب که با این کاغذ مناسب کتاب را به چاپ رسانیده است.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند

نویسنده درباره ماجرای انگیزه‌اش از نوشتن این کتاب نوشته: «چطور به اینجا رسیدم؟ چرا بعد از شکست‌های متعدد در روابطم بالاخره زنی را دیدم که می توانستم با او رابطه‌ای باثبات، صمیمی، عاشقانه و دو طرفه برقرار کنم؟ برای نوشتن این کتاب می‌دانستم که باید به این سوالات ظاهرا بسیار سخت پاسخ بدهم. باید سر در می‌آوردم که چرا در چهل و پنج سالگی، بعد از چندین و چند رابطه‌ی ناموفق، سرانجام توانستم یک رابطه‌ی عاشقانه طولانی مدت سالم را تجربه کنم. با اینکه سفری طولانی و از لحاظ عاطفی جان فرسا را پشت سر گذاشته‌ام، خوشحالم که هیچ وقت تسلیم نشدم و ایمان داشتم روزی آن فرد خیلی خاص را پیدا می‌کنم و می‌توانم با او «عشق حقیقی» سالم را تجربه کنم. فرضیه‌ها و نظریه‌های این کتاب بیش از دو دهه حسابی در ذهن من خیس خورده اند. چند وقت پیش (نوامبر ۲۰۱۰) به همسر عزیزم، کورل، گفتم می‌خواهم کتابی درباره‌ی روابط ناکارآمد بنویسم. کورل طبعا از من درباره جزئیات این خبر مهم پرسید. تنها چیزی که توانستم بگویم این بود که «هرچه هست در سرم است. مجموعه‌ای از ایده‌های تمام عیار». بعد توضیح دادم که این کتاب اجزایی از همه زندگی و کار من را نشان خواهد داد و بیشتر از بیست سال است که آن را در ذهن دارم.»

همچنین نویسنده در مورد تضادهایی میان افراد در روابط می‌نویسد: «زن مرسدس سوار می‌شود، مرد هارلی. زن ورزشکار است، مرد خوره‌ی کتاب. مرد جمهوری‌خواه است، زن دموکرات...تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا بعضی از ما دوستانی داریم که برایمان ارزشمندند، دوستشان داریم یا حتی عاشقشان هستیم ولی دقیقاً همین افراد احتمال دارد بیشتر از بقیه آزارمان بدهند؟ اگر یک حقوقدان و یک مددکار اجتماعی با هم ازدواج کنند یا فردی خیلی وسواسی و تمیز با فردی شلخته همخانه شود، آیا نتیجه‌اش نباید رابطه‌ای ناسازگار و بی‌ثبات باشد؟ لزوماً نه. درست مثل روابط عاشقانه، تیپ‌های شخصیتی متضاد نیز به‌طور طبیعی جذب هم می‌شوند و دوستی‌های پایدار و سازگار را شکل می‌دهند. ما تمایل داریم افرادی را انتخاب کنیم که ظاهراً می‌توانند همان قابلیت‌هایی را به ما بدهند که فکر می‌کنیم خودمان نداریم. دلیل‌ دوستی‌های سازگار افراد متضاد یا زوج‌های عجیب و غریب ولی طبیعی این است که ویژگی‌های شخصیتی متضادشان خاصیت ژلاتینی پیدا می‌کند. با وجود عقاید کاملاً متفاوت و اختلافات زیاد، هر کدام از طرفین عجیب و غریب ولی طبیعی به طرف دیگر می‌چسبند؛ چون اهمیت و ارزشی که برای یکدیگر قائلند بر آزردگی‌ها و دلخوری‌هایشان می‌چربد.»

درباره نویسنده کتاب سندروم آهن‌ربای انسانی

راس روزنبرگ ( Ross Rosenberg)، روان‌درمانگر، سخنران بین‌المللی، مربی حرفه‌ای و نویسنده است. او به‌عنوان یک متخصص جهانی در زمینه‌های هم‌وابستگی، خودشیفتگی و درمان تروما شناخته شده است. کتاب سندروم آهن‌ربای انسانی او بیش از 75000 هزار نسخه در سراسر جهان فروخته است و به زبان‌های اسپانیایی، فرانسوی، چکی و فارسی به ترجمه رسید

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «سندروم آهن ربای انسانی»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.