«سیزده معما» (The Thirteen Problems)، نوشتهی «آگاتا کریستی»، نویسندهی مشهور و بنام در ژانر معمایی است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1932 به چاپ رسید. این کتاب توسط مهوش عزیزی به زبان فارسی ترجمه شده و «انتشارات هرمس» آن را منتشر کرده است.
«سیزده معما» (The Thirteen Problems)، نوشتهی «آگاتا کریستی»، نویسندهی مشهور و بنام در ژانر معمایی است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1932 به چاپ رسید. این کتاب توسط مهوش عزیزی به زبان فارسی ترجمه شده و «انتشارات هرمس» آن را منتشر کرده است. خانم مارپل که در دهکدهای کوچک زندگی میکند، نقش اصلی این داستان را بازی میکند. در این داستان خانم مارپل به همراه شش تن از اعضای آن دهکده تصمیم میگیرند هر سهشنبه دور هم جمع شوند و داستانی معمایی طرح کنند. این 13 داستان با ایده از همان کلوپ شبانه توسط آگاتا کریستی نوشته شده است.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب «سیزده معما» چیست؟
نظرات زیر را از بین دیدگاههای ثبت شده در سایت آمازون میخوانیم. خوانندهای با قدردانی از آگاتا کریستی نوشته است: «این نویسنده با داستانهای مهیّج و گیرایش مرا شیفتهی خود کرده است. داستانهایش همگی مجذوبکنندهاند. توانایی خانم مارپل در درک ماهیت انسان و استنباط مقصر جنایت در این سیزده داستان، برای خانواده و دوستانش شگفتانگیز است.» مخاطب دیگری این کتاب را جذاب و دوستداشتنی معرفی میکند و مینویسد: «مجموعهای از داستانهای کوتاه واقعاً خوب با شخصیتهای جذاب و طرح داستانی بسیار عالی. داستانهای کوتاه برای من مناسبتر است زیرا وقت زیادی برای دنبال کردن کتاب ندارم و این کتاب، بهترین گزینهای است که میتوانیم به شما معرفی کنم.» خوانندهی دیگری با اشاره به شخصیت «کاراگاه مارپل» نوشته است: «چه کسی است که مارپل را دوست نداشته باشد؟ خانم مارپل با هوش مثالزدنی و ذهن نافذش این داستان را بیش از پیش جذاب میکند.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
کتاب با داستان «کلوپ سهشنبه شبها» شروع میشود: «با رضایت خاطر به اطراف نگریست. در اتاقی قدیمی بود با تیرهای چوبی سیاه در سقف و اثاثیهای نفیس و قدیمی که کاملاً با آن هماهنگی داشت. دلیل نگاه رضایتمندانهی ریموند وست هم همین بود. حرفهی او نویسندگی بود و دوست داشت محیط بدون نقص باشد. خانهی عمه جین با شخصیتش کاملاً متناسب بود و به همین دلیل همیشه رضایت خاطر ریموند را جلب میکرد.»
در ادامه در قسمتی از کتاب به توصیف خانم مارپل پرداخته شده: «خانم مارپل لباس سیاه زردوزی شدهای به تن داشت که در قسمت کمر تنگ میشد و توری چینداری جلو بالاتنه آن را زینت میداد. دستکشهای توری سیاه بدون انگشت به دست داشت و کلاه توری مشکی روی انبوه موهای سفید جمع شده در بالای سرش خودنمایی میکرد. خانم مارپل بافتنی میبافت، چیزی سفید و نرم و کرکی. با چشمان آبی روشن و مهربانش برادرزادهاش و مهمانان او را با رضایت خاطر مینگریست.»
در قسمت دیگری آمده است: «من جرج پریچارد را همان روز دیدم و او جریان را برایم تعریف کرد. من به دیدن خانم پریچارد رفتم و حداکثر سعی خود را کردم تا جریان را کلاً به شوخی برگزار کنم، اما موفق نشدم. با نگرانی از آنجا خارج شدم و به یاد دارم جین اینستو را دیدم و قضیه را برای او تعریف کردم. جین دختر عجیبی است. او گفت: «پس خانم پریچارد واقعاً از این قضیه ترسیده؟» من به او گفتم کاملاً امکان داشت این زن از ترس بمیرد، چون به نحوی غیرعادی خرافاتی بود. یادم میآید که حرف بعدی جین واقعاً باعث تعجب من شد. او گفت: «خب، شاید هم اینطور بهتر باشد، مگر نه؟» جین این حرف را چنان با خونسردی زد که من واقعاً... واقعاً شوکه شدم.»
درباره نویسنده
آگاتا کریستی (Agatha Christie)، زادهی ۱۸۹۰، نویسندهی انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. کریستی، اولین نویسندهای است که کتابهایش بیشترین ترجمه را به زبانهای مختلف دنیا داشته است. او با نام مستعار مِری وستماکوت داستانهای عاشقانه و رمانتیک نیز نوشته است، ولی شهرت اصلیاش به خاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریستی، به خصوص آن دسته که دربارهی ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو یا خانم مارپل هستند، نهتنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و تکامل داستانهای جنایی کوشیدهاند نیز معرفی و مطرح کردند. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستانشناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوانتر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. از دیگر آثار وی میتوان به کتابهای «کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق»، «لُرد اِجوِر میمیرد»، «مرگ خانم مگینتی« و «شبح مرگ بر فراز نیل» اشاره کرد.