جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

باغ وحش شیشه ای

قیمت:
65,000 تومان
مشخصات کتاب باغ وحش شیشه ای
کشور مبدا
تعداد صفحات
108 صفحه
شابک
9789643414351
سال خلق اثر
1945
سال انتشار
1945
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
22
این کتاب در یک نگاه

کتاب «باغ ‌وحش شیشه‌ای» (The Glass Menagerie) اثر تنسی ویلیامز، در سال ۱۹۴۴ منتشر شده است. این کتاب از آثار ادبی مشهور و همچنین پرفروش جهان است. حمید سمندریان، کارگردان شهیرِ عرصه‌ی تئاتر، این کتاب را به فارسی برگردانده و انتشارات قطره این کتاب را چاپ کرده است.


بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب باغ وحش شیشه ای

باغ ‌وحش شیشه‌ای نمایش‌نامه‌ای است که در سالی که به نمایش در آمد، ویلیامز را از گم‌نامی در آورد و به شهرت رساند. این نمایش‌نامه دارای عناصر قدرتمند زندگی‌ است که به یک خانواده‌ی سه نفره می‌پردازد. آماندا، مادر هیستریک (فردی با احساسات سطحی و پُرتلاطم) است که با درآمد اندکی که دارد در تلاش برای موفقیت فرزندانش است.

تام، پسر خانواده، در یک کارگاه کفاشی کار می‌کند که هیچ علاقه‌ای به آن ندارد. او عاشق هنر و نویسندگی است و شب‌ها را در سینما روز می‌کند. دختر خانواده، لورا، دچار نقص جسمانی است؛ یکی از پاهایش از آن یکی کوتاه‌تر بوده و در راه رفتن مشکل دارد و همین موضوع او را به انزوا و تنهایی کشانده است. فیلم ایرانی «اینجا، بدون من» با کارگردانی بهرام توکلی با اقتباس از این نمایش‌نامه ساخته شده است. 

نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب باغ‌ وحش شیشه‌ای چیست؟

در ادامه نظر بعضی از خوانندگان که در سایت آمازون دیدگاه خود را ثبت کرده‌اند، آورده و بررسی شده است.
خواننده‌ای با اشاره به سبک نوشتن نویسنده، گفته است: «کتاب خوبی بود. خواندن آن برای پسر 14 ساله‌ام سخت بود ولی عاشق داستان بود. تنسی ویلیامز در نوشتن خود از موارد اضافی زیادی استفاده کرده که سبک نوشتاری متفاوتی خلق می‌کند. با این حال، این درس خوبی است که جزئیات در نوشتن اهمیت دارند.» خواننده‌ای دیگر به تمجید از کتاب پرداخته است و بیان می‌کند: «این یکی از نمایش‌نامه‌های مورد علاقه من است. من آن را بعد از کلی وقت صرف کردن، به عنوان هدیه برای دوستم خریدم. شک دارم که آن را قبلا خوانده باشد. فارغ از این، خواندن آن را به شدت توصیه می‌کنم.»

خواننده‌ای دیگر با اشاره به نقش پُررنگ آماندا، مادر خانواده، می‌نویسد: «این نمایش‌نامه‌ی برجسته‌ی تنسی ویلیامز است. او موضوعی را خلق کرد که هرکسی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. «خانواده وینگفیلد»، خانواده‌ای ناکارآمد و از هم گسسته هستند. سه شخصیت اصلی همگی با مشکلات جدی روبه‌رو بودند. آماندا رئیس خانواده بود. او یک دختر قدیمی و جنوبی بود که شوهرش او را رها کرد و مجبور شد دو فرزندش را به‌تنهایی بزرگ کند. او دچار توهم بود و سعی می‌کرد در روزهای شکوهمند و پرافتخار گذشته، زندگی کند. او به‌شدت تلاش می‌کرد تا فرزندانش را به موفقیت برساند و پیوسته به جان آن‌ها نِق می‌زد.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند

نویسنده صحنه‌ی اول نمایش‌نامه را این‌گونه شروع می‌کند: «صحنه یک: آپارتمان خانواده‌ی وینگفیلد را در شروع صحنه می‌بینیم. در عقب صحنه منظره‌ی ساختمان بزرگی که مثل کندوی عسل از مجموعه حفره‌هایی تشکیل شده است دیده می‌شود. این ساختمان یکی از آن بناهایی است که معمولا در نقاط پرجمعیت اطراف شهرها یعنی جاهایی که قشرِ فقیرِ اجتماع زندگی می‌کنند مثل قارچ به سرعت رشد می‌کند و ساکنین آن قوی‌ترین نیروی نهفته‌ی جامعه‌ی آمریکا را تشکیل می‌دهند. آن‌ها مثل ماشین، کار می‌کنند و عمر خود را به پایان می‌برند. وقتی پرده بالا می‌رود، دیوار تیره رنگ و بدقواره‌ی ساختمانی را که در پشت آپارتمان اجاره‌ای خانواده‌ی وینگفیلد قرار دارد می‌بینیم و در دو طرف آن، دو کوچه‌ی تنگ و تاریک دیده می‌شوند و در انتهای این دو کوچه، محوطه‌ی مخوف و غم‌انگیزی وجود دارد که در آن طناب‌های رخت‌شویی از چپ و راست کشیده شده، بشکه‌های زباله و پله‌های مُشَبَّک فرار از آتش که متعلق به ساختمان مجاور است، دیده می‌شود.»

در بخشی از کتاب حین غذا خوردن سر میز، آماندا، مادر خانوده، به تام، پسر خانواده، می‌گوید: «غذات رو خوب بجو. معده‌ی حیوانات جوری ساخته شده که غذا بدون جویدن هضم بشه، اما آدم باید قبل از اینکه غذاشو قورت بده، اونو توی دهنش له کنه، از مزه‌ی غذا لذت ببره، آهسته غذا بخور پسرم، غذایی که خوب پخته شده باشه، از طعم و مزه‌ی اون می‌شه فهمید. آدم باید لقمه رو مدتی توی دهنش نگه داره تا طعم اونو حس کنه، بنابراین غذاتو خوب بجو و به غده‌های بزاق امکان بده که فعالیت خودشونو بکنن. (تام چنگال را روی میز پرت می کند.)»

و در ادامه، تام که عصبانی شده است، پاسخ می‌دهد: «تو از بس که به من یاد می‌دی چطور غذا بخورم یه لقمه هم از گلوم پایین نمی‌ره، خودت مجبورم می‌کنی که تند غذا بخورم، هر لقمه‌ای رو که برمی‌دارم مثل عقاب خیره‌خیره نگاه می‌کنی. آدم عُقّش می‌گیره. مرتب از شکمبه‌ی حیوانات و غده‌ی بزاق حرف می‌زنی، بجو... لهش کن... آخه این حرفا اشتهای آدمو کور می‌کنه.» 

درباره نویسنده کتاب باغ ‌وحش شیشه‌ای

تنسی ویلیامز (Tennessee Williams)، نویسنده‌ی شهیر آمریکایی است و همچنین از مهم‌ترین نویسندگان عصر حاضر است که نقشِ برجسته‌ای بر ادبیات آمریکا گذاشته است. از کتاب‌های دیگر آقای ویلیامز می‌توان به «اطلسی‌های لگد مال شده و پیروزی تخم‌مرغ»، «تابستان و دود» و «گربه روی شیروانیِ داغ» اشاره کرد. او به¬خاطر نمایش‌نامه‌ی «گربه روی شیروانی داغ» برنده‌ی جایزه معتبر پولیتزر شده است.

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «باغ وحش شیشه ای»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.