کتابِ «از چیزهای ارزان بیزار بودن» نکتههای کوتاه اما قابل تاملی را در اختیار خواننده قرار میدهد.ما معمولا به خاطر از دست دادن چیزهای ارزان ماتم نمیگیریم و بعید به نظر میرسد برای داشتن آنها حسرت بخوریم. نه اینکه از چیزهای ارزان بیزار باشیم، بلکه چیزهای گران را ترجیح میدهیم و برای رسیدن به آنها سخت تلاش میکنیم. همچنین به تبعیت کردن از الگوهای نانوشته و اغلب نادرستی که میزان شادی و خوشبختی ما را تعیین میکنند، عادت کردهایم. کتاب کوچکِ «از چیزهای ارزان بیزار بودن» با کمک بزرگی که جهت شناسایی و اصلاح این الگوها میکند، شما را شگفتزده خواهد کرد.
لتیشیا ساپل در مورد این کتاب میگوید: «خواندن این کتاب فقط چند ساعت وقت من را گرفت و باید بگویم کوتاه، خواندنی و مفید بود. این کتاب رساله کوتاهی با موضوع روانشناسی ارزش است و چگونگی ارزیابی و ارزشگذاری ما از چیزها را با رویکرد روانشناسانه بررسی میکند.»
هوراتیو یکی دیگر از کاربران گودردز هم نوشته است: «ما اغلب قیمت را با ارزش یکسان در نظر میگیریم. در این کتاب استدلالهای جالبی در مورد قیمت بالای کالاهای باکیفیت در گذشته عنوان شده است. اما این فرضیه دیگر منسوخ شده؛ چون اکنون بیشتر کالاها را میتوان به صورت انبوه تولید کرد. این کتاب مجموعهای است از حقایق جالب در مورد ارزش.»
اِوِلین در جای دیگری در مورد کتاب «از چیزهای ارزان بیزار بودن» نوشته است: «اگر به دنبال دانش اقتصاد هستید، این کتاب به درد شما نمیخورد. این کتاب یک نوشتار کوتاه و در عین حال خواندنی در باب فلسفه پول، ارزش و عزت نفس انسان است.»
در مقدمه این کتاب آمده است: «اگرچه ما از چیزهای ارزان بدمان نمیآید، اما اغلب طوری رفتار میکنیم که اینطور به نظر برسد. ما به ندرت قدر چیزهایی ارزان و کمهزینهای را که در اطرافمان هست، میدانیم؛ مثلاً آسمان شب، مداد، نیمرو و حتی در دست گرفتن دست دیگری.» پس از مطالعه کتاب «از چیزهای ارزان بیزار بودن» درمییابیم که «چگونه از شرایط موجود ناامید میشویم و چگونه چیزهای گران و خارج از دسترس، ما را مضطرب و سرگردان میکنند. با مطالعه این کتاب میآموزیم که چگونه قدردان و حقشناس باشیم و شگفتی را در درون خود بیابیم. خواندن این کتاب ما را نسبت به آنچه که داریم، آگاه میسازد.»
این کتاب در مورد روانشناسی آناناس نوشته است: «کریستف کلمب اولین اروپایی بود که با شیرینی شگفتانگیز میوه آناناس مواجه شد! این میوه یک سال بعد از کشف قاره امریکا در سال 1493 به اروپا راه یافت. اما حمل آناناس بسیار دشوار و کشت آن بسیار پرهزینه بود. برای مدت زمان طولانی فقط خانوادههای سلطنتی توان مالی خوردن آناناس را داشتند.» قیمت بالای آناناس بهعنوان یک میوه اشرافی باعث قداست آن شد: «کاترین کبیر روسیه و چارلز دوم انگلیس بزرگترین طرفدارن آناناس بودند. اگر یکی از مردم عادی بر حسب تصادف به آناناس دسترسی پیدا میکرد، آن را نمیخورد؛ بلکه برای نمایش به دیگران و کسب احترام نگه میداشت. کار به جایی رسید که شعرهای زیادی در وصف این میوه شاهانه سروده شد و ارل چهارم در سال 1761 در معبد به شکل آناناس در دونمور ساخت!»
در بخش دیگری از این کتاب در مورد تولید انبوه آناناس و تاثیر آن بر افول دوران قداست این میوه میخوانیم: «در اواخر قرن نوزدهم دو عامل مهم و اساسی باعث شد قیمت آناناس و قداست آن دستخوش تحولات بزرگ شود. مزارع بزرگ آناناس در هاوایی تأسیس شد و به دنبال تولید انبوه، قیمت این میوه کاهش یافت. همچنین پیشرفتهای چشمگیری در فناوری ساخت کشتیهای بخار رخ داد و هزینههای حملونقل سقوط کرد. کاهش قیمت آناناس، روانشناسی خوردن آن را هم به کلی دگرگون کرد. اکنون میتوانید قوطیهای کنسرو این میوه را هر جا که باشید، بهراحتی پیدا کنید.»
این اثر یکی از ده ها کتابی بود که میتوانید در مجموعهی (مدرسهی زندگی) بیابید. آلن دوباتن نویسندهی سرشناس، موسسهی جهانی مدرسه زندگی را در سال 2016، با هدف بهبود روابط، بهبود مشاغل و خودیاری تاسیس کرد. او سعی دارد با کمک ابزارهای مختلف، مفاهیم فلسفی و روانشناسی را به شیوهای کاربردی وارد زندگی کند. از سری کتابهای مدرسهی زندگی میتوان به «شغل مورد علاقه»، «در مورد خوب بودن» و «در باب اعتمادبهنفس» اشاره کرد.