جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

جنگ چهره ی زنانه ندارد

قیمت:
290,000 تومان
مشخصات کتاب جنگ چهره ی زنانه ندارد
جوایز
کشور مبدا
تعداد صفحات
364 صفحه
شابک
9786002296634
سال خلق اثر
2004
سال انتشار
2004
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
29
این کتاب در یک نگاه

«جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» از مشهورترین آثار مربوط به موضوعات جنگ است که تجربه‌ای گیرا و ملموس از تاریخ تکان‌دهنده و هولناک جنگ جهانی دوم ارائه می‌دهد. شاهکاری بی‌نظیر در نوع خود که با ماجراجویی‌های نویسنده آغاز و سپس با شرح روایت زندگی زنان ستم‌دیده‌ی جنگ ادامه می‌یابد. این کتاب نخستین‌بار در سال1988 منتشر شد؛ اثری تأمل‌برانگیز با روایتی عمیق و تأثیرگذار که با نگاهی نو به زندگی زنانِ قهرمان و فراموش شده‌ی جنگ جهانی دوم می‌پردازد.


بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب جنگ چهره ی زنانه ندارد

روایت‌هایی پر فراز و نشیب از خاطرات زنانی که در ارتش اتحاد جماهیر شوروی جنگیده‌اند و حالا پس از سال‌ها از کابوس‌ها و تنهایی‌هایشان سخن می‌گویند؛ زنانی از قشرهای مختلف، همچون پرستاران، خلبانان، تک‌تیراندازان رخت‌شوران و... زنان خانه‌دار. سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ اولین نویسنده‌ی تاریخ است که به خاطر نوشته‌هایش در ژانر مستند‌نگاری، جایزه‌ی «ادبی نوبل» را در سال ۲۰۱۵ دریافت کرده است. مستند و جستاری خواندنی که نشر «چشمه» آن‌ را با ترجمه‌ی عبدالمجید احمدی در سال ۱۳۹۵ در ایران منتشر کرده است. این کتاب با استقبال کم سابقه‌ای در ایران روبه‌رو شده است.

نظر خوانندگان سراسر دنیا، درباره‌ی کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد چیست؟

«جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» از همان ابتدای انتشار با استقبال کم‌نظیری در سراسر جهان روبه‌رو شده است. عسل دانایی یکی مخاطبان فارسی زبان این کتاب، «جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» را کتابی سنگین، غم‌انگیز و فوق‌العاده عمیق از نویسنده‌ای که بی‌شک جز بهترین نویسنده‌ها و خاطره‌نگارهای دنیاست معرفی کرده است، کتابی که باید بارها و بارها خوانده شود. انتشارات شوروی درباره‌ی این کتاب گفته است: «این گزارش زنده‌ای از گذشته‌ا‌ی دور است که سرنوشت همه‌ی ملت روسیه را تحت تأثیر قرار داده است.» تاریخی شفاهی که منتقدان گاردین آن‌را حافظه‌ی زنده‌ی قرن بیستم نامیده‌اند.

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند

از زبان یکی از قربانیان جنگ خواهیم خواند: «درباره‌ی چکمه‌های مردانه و کلاه‌های زنانه: «ما توی زمین زندگی می‌کردیم... مثل موش کور... بهار که می‌شد یه شاخه می‌آوردی و می‌ذاشتی رو تاقچه. تماشاش می‌کردی و شاد می‌شدی. آخه فردا ممکن بود نباشی. به این خاطر به خودت فکر می‌کنی و سعی می‌کنی شاخه رو به خاطر بسپاری... از خونه برای یکی از دخترها لباس زنانه‌ی پشمی فرستادن. ما حسودی‌مون می‌شد. با اینکه می‌دونستیم امکان پوشیدن لباس شخصی تو جنگ وجود نداشت. ارشدمون که مرد بود غر زد و گفت: «بهتر بود واسه‌ت ملافه می‌فرستادن. فایده‌اش بیشتر بود.» ما ملافه نداشتیم، بالش هم نداشتیم. رو شاخه‌ها می‌خوابیدیم، روی کاه. اما من یه جفت گوشواره داشتم که همیشه از بقیه مخفی می‌کردم، قبل از خواب گوشواره‌ها رو می‌ذاشتم رو گوشم و باهاشون می‌خوابیدم... وقتی برای اولین‌بار مجروح شدم، نه می‌تونستم بشنوم، نه می‌تونستم حرف بزنم. به خودم گفتم اگه نتونم دیگه صحبت کنم، خودم رو می‌ندازم زیر قطار. منی که این‌قدر قشنگ می‌خوندم یک دفعه صدام رو از دست دادم. خوشبختانه صدام برگشت. احساس خوشبختی می‌کردم، وقتی گوشواره‌هام رو گوشم کردم رفتم سر پست نگهبانی، از خوشحالی فریاد می‌زدم: «جناب سروان، نگهبان فلانی گزارش می‌دهد...»

درباره نویسنده کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد

سوتلانا آلکسیویچ، نویسنده و روزنامه‌نگار بلاروسی است که در سال 2015 برای «روایات چند صدایی، که مظهر محنت و شجاعت در زمانه‌ی ماست» جایزه‌‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرده است. از دیگر آثار این نویسنده می‌توان به «پسرانی از جنس روی»، «شیفتگان مرگ» و «صداهایی از چرنوبیل» اشاره کرد. 

 

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «جنگ چهره ی زنانه ندارد»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.